09120470655

بسیاری از افراد سکته مغزی و حمله قلبی را اشتباه می‌گیرند، اما این دو فوریت پزشکی قسمت‌های مختلفی از بدن را تحت تأثیر قرار می‌دهند و علل، علائم و درمان‌های متفاوتی دارند. درک تفاوت بین آنها می‌تواند به افراد کمک کند تا در مواقع اضطراری سریع‌تر واکنش نشان دهند و نوع مراقبت مناسب را جستجو کنند. دکتر لیا میرصفایی، متخصص محترم در سلامت قلب و اعصاب، همچنان به آموزش عموم در مورد اهمیت تشخیص علائم هر دو بیماری ادامه می‌دهد.

حمله قلبی بر قلب تأثیر می‌گذارد، در حالی که سکته مغزی بر مغز تأثیر می‌گذارد. تفاوت اصلی در این است که کدام اندام دریافت خون غنی از اکسیژن را متوقف می‌کند. هنگامی که حمله قلبی رخ می‌دهد، عضله قلب خون خود را از دست می‌دهد. در مقابل، سکته مغزی خون‌رسانی به مغز را درگیر می‌کند. هر دو بیماری نیاز به توجه فوری دارند، اما علائم و درمان آنها به طور قابل توجهی متفاوت است.

در طول حمله قلبی چه اتفاقی می‌افتد؟

حمله قلبی که به عنوان انفارکتوس میوکارد نیز شناخته می‌شود، زمانی رخ می‌دهد که انسدادی در یکی از شریان‌های کرونری ایجاد شود. این شریان‌ها خون غنی از اکسیژن را به عضله قلب می‌رسانند. اگر جریان خون به شدت کاهش یابد یا به طور کامل متوقف شود، عضله قلب شروع به مردن می‌کند. پزشکان اغلب متوجه می‌شوند که پلاک‌های غنی از کلسترول که در شریان‌ها تجمع می‌یابند، باعث این انسدادها می‌شوند.

افرادی که دچار حمله قلبی می‌شوند، اغلب درد یا فشار قفسه سینه را تجربه می‌کنند. برخی آن را به عنوان احساس فشار یا سنگینی در قفسه سینه توصیف می‌کنند. درد همچنین ممکن است به بازو، گردن، فک یا پشت گسترش یابد. سایر علائم ممکن است شامل تنگی نفس، حالت تهوع، سرگیجه یا عرق سرد باشد. دکتر لیا میرصفایی همیشه به بیماران خود می‌گوید که این علائم هشدار دهنده را نادیده نگیرند. او تأکید می‌کند که درمان زودهنگام می‌تواند عضله قلب را نجات دهد و از آسیب طولانی مدت جلوگیری کند.

در طول سکته مغزی چه اتفاقی می‌افتد؟

سکته مغزی زمانی رخ می‌دهد که مغز جریان خون کافی را دریافت نمی‌کند. پزشکان سکته مغزی را به دو نوع اصلی طبقه‌بندی می‌کنند:

ایسکمیک و هموراژیک. در سکته مغزی ایسکمیک، یک لخته خون رگی را در مغز مسدود می‌کند. در سکته مغزی هموراژیک، یک رگ خونی پاره شده و به بافت مغز خونریزی می‌کند. هر دو نوع، سلول‌های مغز را از اکسیژن و مواد مغذی محروم می‌کنند و منجر به مرگ سلولی و از دست دادن عملکرد می‌شوند.

علائم سکته مغزی با علائم حمله قلبی متفاوت است. افراد ممکن است ناگهان توانایی صحبت کردن یا درک زبان را از دست بدهند. برخی ممکن است دچار فلج یا ضعف، معمولاً در یک طرف بدن شوند. برخی دیگر ممکن است مشکلات ناگهانی بینایی، گیجی یا سردرد شدید را تجربه کنند. دکتر لیا میرصفایی مردم را تشویق می‌کند که مخفف FAST – افتادگی صورت، ضعف بازو، مشکل در گفتار، زمان تماس با خدمات اورژانس – را به خاطر بسپارند. اقدام سریع می‌تواند خطر آسیب دائمی مغز را کاهش دهد.

عوامل خطر چگونه با هم مقایسه می‌شوند؟

سکته مغزی و حمله قلبی هر دو عوامل خطر مشترک زیادی دارند. این عوامل شامل فشار خون بالا، کلسترول بالا، دیابت، سیگار کشیدن و سبک زندگی بی‌تحرک است. ژنتیک و سن نیز نقش‌های عمده‌ای دارند. با این حال، برخی از عوامل خطر بین این دو متفاوت است.

به عنوان مثال، فیبریلاسیون دهلیزی، نوعی ضربان قلب نامنظم، خطر سکته مغزی را به شدت افزایش می‌دهد. خون می‌تواند در حفره‌های بالایی قلب جمع شود و لخته‌هایی تشکیل دهد که به مغز می‌روند. از سوی دیگر، حملات قلبی اغلب شامل تصلب شرایین – رسوبات چربی که شریان‌ها را باریک یا مسدود می‌کنند – هستند.

دکتر لیا میرصفایی به بیماران خود توصیه می‌کند که فشار خون و سطح کلسترول خود را با دقت مدیریت کنند. او همچنین تغییرات سبک زندگی مانند ورزش منظم، رژیم غذایی سالم برای قلب و ترک سیگار را توصیه می‌کند. این عادات خطر سکته مغزی و حمله قلبی را کاهش می‌دهند.

پزشکان چگونه هر بیماری را تشخیص می‌دهند؟

وقتی کسی علائم حمله قلبی را نشان می‌دهد، پزشکان به سرعت نوار قلب (ECG) را برای بررسی فعالیت الکتریکی قلب انجام می‌دهند. آنها همچنین آنزیم‌های قلبی را در خون اندازه‌گیری می‌کنند که هنگام آسیب دیدن بافت قلب افزایش می‌یابند. در بسیاری از موارد، پزشکان از آزمایش‌های تصویربرداری مانند اکوکاردیوگرام یا آنژیوگرافی عروق کرونر برای مشاهده قلب و رگ‌های خونی آن استفاده می‌کنند.

برای تشخیص سکته مغزی، پزشکان معمولاً اسکن مغز مانند سی‌تی‌اسکن یا ام‌آر‌آی انجام می‌دهند. این آزمایش‌ها به آنها کمک می‌کند تا نوع سکته مغزی و ناحیه آسیب‌دیده مغز را تعیین کنند. زمان در هر دو مورد مهم است، اما به ویژه برای سکته‌های مغزی. دکتر لیا میرصفایی بر «ساعت طلایی» تأکید می‌کند، یک بازه زمانی حیاتی که پزشکان می‌توانند داروهای حل‌کننده لخته را برای سکته‌های مغزی ایسکمیک تجویز کنند. از دست دادن این بازه زمانی می‌تواند منجر به ناتوانی شدیدتر یا حتی مرگ شود.

درمان‌ها چگونه متفاوت هستند؟

برای حمله قلبی، پزشکان بر بازگرداندن جریان خون به عضله قلب تمرکز می‌کنند. آنها ممکن است از داروهایی مانند آسپرین، نیتروگلیسیرین و ترومبولیتیک‌ها (شکننده‌های لخته) استفاده کنند. بسیاری از بیماران تحت عملی به نام آنژیوپلاستی قرار می‌گیرند که در آن پزشکان یک بالون را در شریان مسدود شده قرار می‌دهند و برای باز نگه داشتن آن، استنت قرار می‌دهند.

درمان سکته مغزی بسته به نوع آن متفاوت است. برای سکته مغزی ایسکمیک، پزشکان از داروهای ترومبولیتیک استفاده می‌کنند یا ترومبکتومی مکانیکی برای برداشتن لخته انجام می‌دهند.

برای سکته‌های مغزی هموراژیک، آنها بر توقف خونریزی، اغلب با جراحی یا داروهایی برای کاهش فشار خون و کنترل تورم، تمرکز می‌کنند.

دکتر لیا میرصفایی با متخصصان قلب و عروق و متخصصان مغز و اعصاب همکاری نزدیکی دارد تا اطمینان حاصل کند که بیماران بهترین مراقبت ممکن را دریافت می‌کنند. او به رویکرد تیمی که نتایج را بهبود می‌بخشد و عوارض را کاهش می‌دهد، اعتقاد دارد.

آیا افراد می‌توانند از این شرایط بهبود یابند؟

بسیاری از افراد از حملات قلبی و سکته مغزی بهبود می‌یابند، اما مسیر بهبودی آنها متفاوت است. بازماندگان حمله قلبی اغلب به توانبخشی قلبی نیاز دارند که شامل ورزش تحت نظارت، مشاوره غذایی و تنظیم داروها می‌شود. هدف، جلوگیری از حمله قلبی دیگر و تقویت قلب است.

بازماندگان سکته مغزی ممکن است با چالش‌های جسمی، عاطفی و شناختی روبرو شوند. بهبودی به شدت سکته مغزی و ناحیه درگیر مغز بستگی دارد. فیزیوتراپی، کاردرمانی و گفتاردرمانی همگی نقش‌های مهمی ایفا می‌کنند. دکتر لیا میرصفایی اغلب به خانواده‌ها یادآوری می‌کند که بهبودی زمان می‌برد و حمایت عاطفی می‌تواند تفاوت بزرگی ایجاد کند.

پیشگیری از همه چیز مهم‌تر است

اگرچه پزشکان می‌توانند سکته‌های مغزی و حملات قلبی را درمان کنند، اما پیشگیری همچنان بهترین استراتژی است. معاینات منظم، رژیم غذایی سالم و فعالیت بدنی به افراد کمک می‌کند تا قلب‌های قوی و مغزهای سالمی داشته باشند. مدیریت استرس نیز نقش کلیدی دارد، زیرا استرس مزمن در هر دو بیماری نقش دارد.

دکتر لیا میرصفایی به بیماران خود می‌آموزد که عادات خوب باید از اوایل زندگی شروع شوند. او جوانان را تشویق می‌کند که از سیگار کشیدن خودداری کنند، سبزیجات و میوه‌های بیشتری بخورند و فعال بمانند. انتخاب‌های کوچک روزانه روی هم جمع می‌شوند و بدن را از وقایع مهم سلامتی در آینده محافظت می‌کنند.

نتیجه‌گیری

اگرچه سکته مغزی و حمله قلبی هر دو باعث انسداد جریان خون می‌شوند و نیاز به مراقبت‌های اورژانسی دارند، اما بر اندام‌های مختلفی تأثیر می‌گذارند و علائم متفاوتی دارند. حمله قلبی به عضله قلب آسیب می‌رساند، در حالی که سکته مغزی به بافت مغز آسیب می‌رساند. درک تفاوت‌ها می‌تواند به افراد کمک کند تا به طور مؤثرتری پاسخ دهند و به دنبال درمان مناسب باشند. دکتر لیا میرصفایی همچنان به افزایش آگاهی و ترویج مراقبت‌های پیشگیرانه ادامه می‌دهد تا جان افراد بیشتری نجات یابد.